شیرین زبونیهای آترین

سلام و صد سلام به گل دخترم

اومدم تا از شیرین زبونی ها و شیرین کار یهای این روزهات بگم .................

 اينروزها خيلي شيطون و با مزه و بلا شدي ... اينقدر حرفها و کارهات واسمون شيرينه و جذابه كه حتي دوباره با بابا سعید مرورش ميكنيم و كلي بهت مي خنديديم . شيريني ِ زندگي من ، اينقدر با مزه صحبت ميكني و دل ميبري كه هر چي واست بگم كم گفتم . از همه چيز بايد سر در بياري و با چشمان جستجو گرت فقط به دنبال شيطنت هاي كودكانه ات هستي .

بهت ميگم  آترین زندگی ِ كيه ؟ ميگي مامان مضیه ،

میگم نفس ، عمر ، جیگر و ....... ؟  و جواب می دی ..... مضی

بهت ميگم  عسل ؟؟؟؟ با اون لهجه ي خوشگل كودكانت ميگي  ( عسل بابا )

البته بعضی وقتها فقط می گی بابا سعید .............. منم با قیافه ناراحت می گم پس من چی ........... خودت رو لوس می کنی و می گی ......... مامان مضی خیلیی نازه

وقتی با همدیگه می ریم به فروشکاه یا سوار تاکسی می شیم موقع خارج یا پیاده شدن خیلی با مزه می گی .....  منون آخا (ممنون آقا )یا اینکه می گی مسی (مرسی )

مثل طوطی تمام جملات من یا دیگران رو تکرار می کنی ..............

در طول روز بیشتر وقتت رو به دیدن سی دی های کودکانه می گذرونی ، خودت مستقل شدی و دی وی دی رو روشن می کنی و به انتخاب خودت سی دی رو تماشا می کنی و منم مجبورم برای هزارمین بار باهات ببینم ............   شعرهای تکراری رو تقریبا حفظ کردی و آخر هر مصرع رو با خواننده تکرار می کنی

مثلا شعرهای خاله ستاره .............   ستاره چی دایه  (خاله ستاره دیگه چی داره )

تلفن ستایه  سیزده سیزده  (تلفن قصه گوی خاله ستاره ٩٠٩٢٣٠١٠٣٠)

تکیه کلام جدیدت شده زن ذلیل خیلی بامزه به بابا سعید و بعضی از اطرافیان نسبتش می دی .........

کسانی رو که دوست داری بهشون می گی خیلی ناز    و اگر از کسی ناراحت باشی می گی بد

مثلا مامان مرضیه در طول روز ممکنه چند بار خیلی ناز باشه و چند بار   بد .......

گاهی علاقه زیادی به جواب دادن به تلفن نشون می دی ......  گوشی رو بر می داری می گی 

الو ....... چیطوری ؟ خوبی ؟  منون .......   و هر چی سعی کنم گوشی رو ازت بگیرم موفق نمی شم ............  روی پیغام  گیر تلفن صدای شما رو گذاشتم که باعث خوشحالی اطرافیان شده و هرکسی که تماس می گیره روی پیغام گیر اول کلی قربون صدقه شما می ر ه بعد پیغامش رو  می ذاره

مامان می گه  سلام ............. آترین سلام

ما خونه                    نیستیم

لطفا پیغام                  بذارید

با تشکر                 تشیر

یه روز صبح پا شدی می گی ....... مامان مضیه دوست دالم    انکار دنیا رو بهم دادن ، همه خستگیهام در رفت به خدا

وقتی با هم میریم بیرون  سریع می گی ........... مامان مضی خسته ام  ، بیل (بغل)

رفتم آرایشگاه ، وسط صحبت من با  آرایشگر  دست می کشه تو موهاش می گه ، موهام بلند ه

وقتی توی یک جمعی قرار می گیریم میاد  وسط می گه منو بیبین  (قربونش برم دوست داره همیشه مرکز توجه باشه )

عاشق رژ لب و سایه .............. مدام توجه می کنه که کی رژ زده کی سایه زده ........... هر کی بهت پیشنهاد رژ لب بده سریع می ری باهاش دوست می شی و مدام بهش بوس می دی ......... 

یعنی هر کاری رو  دوست داری خودت انجام بدی  ، می گی خودم   .......... بعضی وقتها عصبیم می کنی ........... مثلا می خوای بری دستشویی می گم خودم  ، تو نیا ، بیشین صندلی 

یه کم بیخیال باشم خودت می ری و دستشویی رو می شوری خودت رو می شوری و می یایی بیرون ........ بعدش سعی می کنی خودت شلوارت رو بپوشی با کلی مکافات بعضی وقتها هم موفق می شی و کلی قیافه می گیری ............ حالا اکه نتونی و من بخوام کمکت کنم کلی مکافات داریم ....

بعضی از مکالمات روزمره آترین :

مامان مضی صبح بخیر  ......... سنام حرگوش نازنین ......... بابا سعید نیست ......... بابا سعید دفت سره کار .......... پول بیاره امدامس بحریم ، بستنی بحریم ...........

دوباره صبونه .......... کره نازه پنیر نازه ...... عسل خیلی بده ...............

سی دی من بیزار ............. حوا بده ........... کوزی بده ............ زنبورک نازه ........... پورنگ نازه ............. سی دی بیشورم تمیز بشه کثیکه

مامان خوابم میاد .......... مامان پلو میحام ........  مضیه نون بده من بحورم ...... نمی کورم (نمی خورم ) 

خورشید بره ماه بیاد .......... تا سر سر ها خنک بشه ............ سرسرها داغه

ماه نازنین سننننننننننام

بابا سعید اومد ............

و

و

و

و

دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه

بعدا می گم

فقط اینکه

عا

ش

ق

تم

تمام زندگی منی ...........

فعلا دنبال مقدمات تولدت هستم زود بر می گردم ..............