آترین و آرایش
مدتیه که کیف لوازم آرایشم رو کنار گذاشتم و به دخملی گفتم همشونو ریختم دور ............
یه روز صبح پا شده می گی مامان مرضی ببین این خانومه رژ زده ، منم بزنم ، گناه دارم
یعنی من هنگ کردم
رفتیم تو صف نونوایی سنگکی یه خانومه رو دیده شیک و آرایش کرده رفته بهش لبخند می زنه می گه
سلام رژ بده
خانومه یه نگاهی به من کرده سراسر سوال که یعنی چی می گه .............. گفتم چیزی نیست سلام می کنه ...........
یعنی شده معضل واسم
نمی دونم باهات چکار کنم
می گم می خوایم بریم باشگاه اگه اونجا دختر خوبی باشی مامان رو اذیت نکنی بهت جایزه می دم
می گی پس رژ بده ، سایه بده ، رژ گونه بده
با اخم بهت نگاه می کنم می گی فگت رژ (فقط رژ)
بازم من
می گم می خوایم بریم خونه فلانی مهمونی
می گی آخ جون میهمونی ، مامان فلانی رژ داره ؟؟؟
می رسیم اونجا مدام دنبال لوازم آرایش صاحبخونه هستی ، اگه بهت رو بدن سریع سوال می کنی فلانی رژ داری ، اجازه می دی من رژ بزنم
اگر کسی بوست کنه فریاد می کشی نه رژگونه زدم (یعنی بوسم کردید آرایشم خراب شد)
یعنی موندم چه کنم
خدایا شکرت