آترین جون من آترین جون من ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
زندگي شيرين مازندگي شيرين ما، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات دخترم آترین

آترین و دنیای مهد کودک

1393/4/5 16:46
نویسنده : مامان مرضیه
478 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بعد از یه غیبت طولانی

دلیل خاصی نمی تونم واسه غیبت کردنم بیارم  . فقط درگیریهای ذهنی و .......

خلاصه میریم سراغ اتفاقات مهم اخیر .............

این روزها آترین گلی حسابی خانمی شده واسه خودش  و مستقلا به مهد کودک میره ....... حالا چی شد که اینچنین شد ..............

القصه .......  مامان مرضی مدتی بود که  از خونه موندن خسته و کلافه شده و یه جورایی به برگشتن به محیط کار فکر می کرد ، از قضا یه پیشنهاد کارهمچین بگی نگی خوب به مامان مرضی میشه ...........

وبعد از کلی کلنجار رفتن با  خودش و مشورت با بابا جونی و فلانی و بمانی .......

تصمیم می گیره که برگرده به محیط کار ...........

و آترین گلی ناز مامان باید بره مهد کودک ................ البته بصورت نیمه وقت و در ادامه روز در کنار مامان گلی

خلاصه اینکه آترین جونم از هفدهم خرداد نود و سه وارد دنیای رنگارنگ مهد کودک شد ..............

مهد کودک پیوند ....  شاید مهد کودک فوق پیشرفته ای نباشه اما با وجود آدمای مهربون ، صادق ، زحمتکش و دلسوزی که داره تونست نظر منو جلب کنه تا بتونم  3-4 ساعت در روز نوگل عزیزتر از جونم رو به اونها بسپرم .......

خوشبختانه خیلی زودتر از اونچه که فکر می کردم به مربی مهربونش (نازنین جون )و محیط شاد و آموزنده مهد پیوند عادت کرد .................

دقیقا همون دو هفته ای که روانشناسان مهد پیش بینی می کردن زمان برد تا گل دخترم  به اونجا عادت کنه و بدون هیچ عذر و بهونه ای حتی با میل و رغبت هر روز 8 صبح برای رفتن  به مهد کودک از خواب بیدار بشه ..........

 

 

خدای بزرگ و مهربونم

ممنونم

 

 

پسندها (3)

نظرات (1)

مهدیه
29 تیر 93 11:52
چقد خوشمله لطف میکنین اگه بهم سری بزنین ونظر بدیدممنونم