اولین سرماخوردگی دخترم
آترین نفسم ، عزیز دلم خیلی متاسفم مامانی که تو این سن سرما خوردی ............ خیلی ناراحتم که نتونستم ازت خوب مواظبت کنم که اینقدر کوشولویی سرما نخوری عسلم ............ امیدورام که دیگه هیچ وقت دیگه مریض نشی دخملکم آخه مامانی اصلا طاقتشو نداره .............. سه شنبه ٢٠ دی ماه ٩٠ یعنی وقتی که ٥ ماه و ٢١ روز از سنت می گذشت سرما خوردی گلم ......... با بی قراری و آبریزش بینی شروع شد و به سرفه کردن رسید که مجبور شدیم ساعت ٩ شب ٤شنبه ببریمت بیمارستان کودکان تهران ........... خیلی سخت بود وقتی می خواستم اولین آنتی بیوتیک عمرت رو بهت بدم.......... من و بابایی خیلی ناراحتیم که مریض شدی آخه خیلی مظل...
نویسنده :
مامان مرضیه
13:34